برکناری بدون هماهنگی رئیس سازمان حج و زیارت و انتصاب یکی از مدیران سازمان میراث فرهنگی در راس این سازمان، تازه ترین موج خبری است که توسط اسفندیار رحیم مشائی، معاون 49 ساله رییس جمهور به وجود آمده و جرگه ای از واکنش ها و انتقادات را به دنبال داشته است. پس از الحاق سازمان حج به میراث فرهنگی، مشایی بدون دریغ سرپرست جدید این سازمان را تعیین کرد تا سیطره خود بر امور سازمان حج و زیارت را بهبود بخشد. این در حالی است که خاکسار قهرودی رییس پیشین سازمان حج و زیارت با حکم آیت الله ری شهری، نماینده ولی فقیه در امور حج در زمان تعیین سرپرست جدید این سازمان، در حال مذاکره با مقامات عربستانی درباره حج تمتع و زایران ایرانی بود و در کشور عربستان به سر می برد؛ اما به ناگاه حکم برکناری وی از این سمت و جایگزینی علی لیالی، به سرپرست حج و زیارت کشور ابلاغ شد. این جابه جایی اما با واکنش تند نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت مواجه شد. تا جایی که آیت الله ری شهری که سکان وزارت اطلاعات در زمان ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی را به عهده داشت و هم اکنون نیز به عنوان نماینده ولی فقیه در امور حج مشغول به فعالیت است، درباره به این جابه جایی ها ابراز داشت: حکم انتصاب سرپرست جدید سازمان حج و زیارت بدون هماهنگی با اینجانب صادر شده و این اقدام مبنای قانونی ندارد.
به گفته آیت الله ری شهری، از آنجا که موضوع حج و زیارت از شئون ولی فقیه است و بر اساس اطلاع واصله الحاق سازمان حج به میراث فرهنگی بدون اخذ نظر از مقام معظم رهبری انجام شده و حکم انتصاب سرپرست جدید نیز بدون هماهنگی با اینجانب صادر شده این اقدام مبنای قانونی ندارد.
در این میان، علی لیالی که از مدیران مازندرانی دولت نهم به شمار می رود و سابقه 16 سال فعالیت در سازمان حج و زیارت را در کارنامه کار خود دارد، از مدیر کلی امور مجلس و استان های سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به عنوان رئیس جدید سازمان حج و زیارت ارتقا پیدا کرده و به این سازمان نقل مکان کرد. با توجه به اظهارات آیت الله ری شهری در مخالفت با برکناری قهرودی، شنیده می شود که مسئولان سازمان میراث فرهنگی لیالی را موظف کرده اند که از هرگونه اظهار نظری پرهیز کرده و در سکوت کامل خبری به کار خود در سازمان حج و زیارت ادامه دهد تا طی روزهای آینده این مشکل توسط مقامات ارشد دولت حل شود. چرا که شنیده می شود وی از همان ساعات آغازین ریاستش بر حج و زیارت قصد داشته از سمت خود استعفا دهد.
ادامه مطلب ...پیام تبریک تصویری باراک اوباماُ رییس جمهور ایالات متحده در دقابق نخستین سال جدید از شبکه های خبری دنیا پخش شد. تعدادی از شبکه های خبری همچون الجزیره حتی این پیام را با زیر نویس فارسی پخش کردند. واکنش مقامات ایرانی نسبت به این پیام در محافل بین المللی بازتاب های گسترده ای داشته است .
بعد نوشت: فیلم پاسخ رهبر به پیام نوروزی اوباما را از اینجا دریافت کنید
این هم عکس هایی که به گفته داش یحیی روی تلکس مهر و فارس قرار گرفتند و بعد از چند دقیقه حذف شدند!
این عکس خودسوزی یک بودایی در اعتراض به آزار و اذیت پیروان مذاهب به وسیله دولت ویتنام جنوبی در ژوئن 1963 را به تصویر می شکد که جایزه بهترین عکس خبری سال را نصیب خورد کرد. عکس تاثیر گذار از خودسوزی یکی از رهبران بوداییان در شهر سایگون ویتنام جنوبی باعث شد تا رئیس جمهور جان اف کندی حمایت از دولت وبتنام جنوبی را متوقف کند.
خودسوزی مرحوم محمدرضا کلاورزانی مقدم اما خم به ابروی هیچ کس نیاورد در این وادی. وی در نامه ای دلیل خودسوزی را بیکاری و فقر عنوان کرده بود. خودسوزی در مقابل مجلس هم موضع نرم علی لاریجانی را به دنبال داشت تا دامنه اعتراضات گسترش پیدا کند. ادامه بی تفاوتی ها، سومین خودسوزی را در مقابل بنیاد شهید رقم زد. این بار یک جانباز شیمیایی خود را به آتش کشید و در نهایت به دلیل شدت سوختگی درگذشت.
همچنین بخوانید:
سومین خودسوزی در تهران طی روزهای اخیر
زنگ خطر خودسوزی ها برای که به صدا درآمده است؟
ناتوانی دولت نهم و خودسوزی های زنجیره ای
خودسوزی این بار در دانشگاه تهران
باد، تکانى به لنگهاى سرخ به هم پیچیده دم در مىدهد که شیشههاى دستمال نکشیده را پوشاندهاند. پایین رفتن از 2 پله کوچک ورودى هم مانع از خم شدن مردم نمىشود. درگاهى در کوتاه است و چوبى. اتاق کوچک 3 در 2و نیم مترى راهروى انتظار را تشکیل مىدهد. با سکوهایى که پوشبده شده است با لنگهاى رنگ و رو رفته. گویی سالها است که کسى در انتظار ننشسته بر روى سکوهاى سیمانى این اتاق. در دیگرى به دالانى روشن باز مىشود. منور و دلباز به سبب وجود نورگیرهاى فراوان شیشهاى در سقف. کاشىهاى رنگ و رو رفته اما هیچ عظمتى براى آن سالن بزرگ با 14 حمام نمره باقى نمىگذارد. بوى نم از لابه لاى تکتکشان بینى را پر مىکند. گویى ورودى است به دنیایى دیگر.
صداى «سام علیک» بلندى سکوت سکرآمیز سالن را مىشکند. مرد تازه وارد به گوشه ای مىرود که در آن قفسههای فلزى در 2 ردیف بالاى هم جا خشک کرده اند. شماره دست نویسى هم روى هریک ازآنها است وقفلى وکلیدى. در قفسه را قفل مىکند و کلید و شماره آن را که به کش زهوار در رفتهاى آویزان است، به دورمچ خود مىاندازد. دیگر خبرى از حمامهاى عمومى نیست. تنها بخش نمره مانده است و بس. همان 14 اتاقک کوچک که البت نیمى از آنها بلااستفاده ماندهاند.
ابتدا اتاق کوچکى است که تنها مىتوان در آن ایستاد و سایر لباسها و لنگ را درآورد. آویزهایى هم بر دیوار نصب شده است تا به کار لنگها (یا احتمالاً حولههاى شخصى) بیایند. اتاق دوم اما کمى بزرگتر به چشم می آید. البته کمى بیشتر از کمى! حدودا 3 برابر اتاق رختکن. سکویى هم به ارتفاع نیم متر در گوشه اتاق است و دوشى در پائین و 2 شیرآب گرم وسرد بربالاى سکو. دوش آب زنگ زده قهوهاى تیره هم یحتمل قدمتى کمتر از خود گرمابه ندارد. یک لگن بزرگ ویک سطل کوچک دسته دارکه در قدیم به آن «مشگفه» مىگفتند را هم اضافه کنید به اینها. دیوارهاى حمام تا نیمه کاشى سفید است و بعد سیمانى که معلوم است قبلاً سفید بوده اما حالا بر اثر رطوبت زرد شده است.
در اتاقکهاى حمام نمره به سالن اصلى باز مىشود و آینه سرتاسرى بدون قاب و تزیین که به دیوار آویزان شده، اولین چیزى است که به چشم مىآید. آینههایى که گاه جلوى آن مىایستند و صورتشان را اصلاح مىکنند. ممکن است موهایشان را هم شانه کنند در مقابلش یا لباسهایشان را مرتب. روى دیوار دو بر دور آن هم همیشه تعدادى تیغ نصفه استفاده شده به چشم مىخورد که مشتریان به دیوار چسباندهاند. در هر حال اینجا نقطه پایان گرمابههاى امروزى است.دیگر نه خبرى از خزینه است و نه لیف و کیسهکشى و مشت و مال دلاکها. دیگر سالهاست که صداى لنگگگگگگگ در گوش حمام پیچیده نشده است و اثرى هم از پادوهاى انعام بگیر نیست. فقط اوسٌا است که روى صندلى پایه شکستهاش نشسته است و نگاهش به درگاه در دوخته. تا شاید یکى خم کند سرش را از درگاهى و «سام علیکی» بگوید در سکوت سکرآمیز سالن.