«کی میگه توی شهرداری دزدی نیست؟» ... شهردار تهران تحت تاثیر هجمه های شورایاران محلات، پشت تریبون همایش ائمه جماعات و شورایاری ها قرار گرفته بود و سرخی گونه هایش نشان از انزجار کلامش داشت:«توی شهرداری دزدی هست. اما من و شما باید با صداقت جلوی آن را بگیریم». روی صندلی سوم از ردیف هفتم سالن نشسته بودم و خاطرات سال گذشته را مرور می کردم. زمانی که شهردار در طبقه هشتم ساختمان بهشت رو در روی خبرنگاران قرار می گرفت و با همان شخصیت موقر همیشگی اش می گفت:«اختلاس و دزدی در شهرداری فقط بازی رسانه ای است. بعضی خبرنگار های غیر مطلع و غیر حرفه ای آن را درست می کنند و تیتر میزنند...»... و صدای قالیباف بلند تر از همیشه به نظر می رسید. خبری از متانت و لبخند همیشگی در چهره سکاندار پایتخت دیده نمی شد. با صورتی بر افروخته انگشت اشاره اش را به سمت اعضای شورایاری نشانه رفته بود و می گفت:« برای چی مردم ما نباید جرات کنند از شهرداری انتقاد کنند. طرف نامه چند صفحه ای ارسال می کنه دفتر من، از 40 تا سرپرست و معاون و شهردار گله می کنه، پائینش هم میزنه امضا محفوظ. من این نامه رو مستقیم می فرستم سطل آشغال! چرا مردم نباید تخلف های شهرداری رو گوشزد کنند تا من اون مسئول رو با اردنگی از شهداری بندازم بیرون...» نفسش را فرو می خورد و آماده می شود تا موضع گیری کند که صدای تکبیر سکوت سالن را درهم می شکند. دوباره قالیباف همان شخصیت موقر را پیدا می کند و لبخند همیشگی بر صورتش نفش می بندد.

به زودی مطالب ویلاگ یادداشت به آدرس http://ya2asht.blogfa.com  به این ویلاگ منتقل می شوند