باد، تکانى به لنگهاى سرخ به هم پیچیده دم در مىدهد که شیشههاى دستمال نکشیده را پوشاندهاند. پایین رفتن از 2 پله کوچک ورودى هم مانع از خم شدن مردم نمىشود. درگاهى در کوتاه است و چوبى. اتاق کوچک 3 در 2و نیم مترى راهروى انتظار را تشکیل مىدهد. با سکوهایى که پوشبده شده است با لنگهاى رنگ و رو رفته. گویی سالها است که کسى در انتظار ننشسته بر روى سکوهاى سیمانى این اتاق. در دیگرى به دالانى روشن باز مىشود. منور و دلباز به سبب وجود نورگیرهاى فراوان شیشهاى در سقف. کاشىهاى رنگ و رو رفته اما هیچ عظمتى براى آن سالن بزرگ با 14 حمام نمره باقى نمىگذارد. بوى نم از لابه لاى تکتکشان بینى را پر مىکند. گویى ورودى است به دنیایى دیگر.
صداى «سام علیک» بلندى سکوت سکرآمیز سالن را مىشکند. مرد تازه وارد به گوشه ای مىرود که در آن قفسههای فلزى در 2 ردیف بالاى هم جا خشک کرده اند. شماره دست نویسى هم روى هریک ازآنها است وقفلى وکلیدى. در قفسه را قفل مىکند و کلید و شماره آن را که به کش زهوار در رفتهاى آویزان است، به دورمچ خود مىاندازد. دیگر خبرى از حمامهاى عمومى نیست. تنها بخش نمره مانده است و بس. همان 14 اتاقک کوچک که البت نیمى از آنها بلااستفاده ماندهاند.
ابتدا اتاق کوچکى است که تنها مىتوان در آن ایستاد و سایر لباسها و لنگ را درآورد. آویزهایى هم بر دیوار نصب شده است تا به کار لنگها (یا احتمالاً حولههاى شخصى) بیایند. اتاق دوم اما کمى بزرگتر به چشم می آید. البته کمى بیشتر از کمى! حدودا 3 برابر اتاق رختکن. سکویى هم به ارتفاع نیم متر در گوشه اتاق است و دوشى در پائین و 2 شیرآب گرم وسرد بربالاى سکو. دوش آب زنگ زده قهوهاى تیره هم یحتمل قدمتى کمتر از خود گرمابه ندارد. یک لگن بزرگ ویک سطل کوچک دسته دارکه در قدیم به آن «مشگفه» مىگفتند را هم اضافه کنید به اینها. دیوارهاى حمام تا نیمه کاشى سفید است و بعد سیمانى که معلوم است قبلاً سفید بوده اما حالا بر اثر رطوبت زرد شده است.
در اتاقکهاى حمام نمره به سالن اصلى باز مىشود و آینه سرتاسرى بدون قاب و تزیین که به دیوار آویزان شده، اولین چیزى است که به چشم مىآید. آینههایى که گاه جلوى آن مىایستند و صورتشان را اصلاح مىکنند. ممکن است موهایشان را هم شانه کنند در مقابلش یا لباسهایشان را مرتب. روى دیوار دو بر دور آن هم همیشه تعدادى تیغ نصفه استفاده شده به چشم مىخورد که مشتریان به دیوار چسباندهاند. در هر حال اینجا نقطه پایان گرمابههاى امروزى است.دیگر نه خبرى از خزینه است و نه لیف و کیسهکشى و مشت و مال دلاکها. دیگر سالهاست که صداى لنگگگگگگگ در گوش حمام پیچیده نشده است و اثرى هم از پادوهاى انعام بگیر نیست. فقط اوسٌا است که روى صندلى پایه شکستهاش نشسته است و نگاهش به درگاه در دوخته. تا شاید یکى خم کند سرش را از درگاهى و «سام علیکی» بگوید در سکوت سکرآمیز سالن.
منطقه بشاگرد در استان هرمزگان به عنوان محروم ترین ناحیه کشور شناخته می شود. فاصله نزدیک ترین شهرستان به بشاگرد ۲۱۰ کیلومتر است اما طی این مسیر به علت خاکی بودن جاده حدود ۴ سال طوب می کشد. بسیاری از ۷۰ هزار اهالی بشاگرد هنوز در کپر زندگی می کنند و روستاهای زیادی از آب و برق و سایر خدمات بی بهره اند. حتی تعداد زیادی ازروستاییان با سرویس بهداشتی بیگانه اند و بعد از سال ها تازه یادگرفته اند که خودرو را همچون قاطرهایشان نپندارند. با این حال دولتمردان به جای همت برای بازسازی این منطقه سایه طمع خود را بر سر محرومانگسترانده اند و از جایگزینی صندوق های مخصوص کمک به غزه دریغ نکرده اند. ساکنان بشاگرد برای تامین مایحتاج روزانه خود و حتی یافتن آب آشامیدنی با مشکل مواجه هستند.جالب اینجاست که رییس جمهور در طول سفر های استانی تنها به سردشت در فاصله ۳۵۰ کیلومتری محروم ترین روستا سفر کرده است و با دیدن امکانات اولیه و خانه های گلی در این روستا سازندگی در بشاگرد را از جمله موهبات دولت نهم برشمرده است.
«ترجیح من این است که میر حسین قاطعانه اعلام کند که می آید»
*****
همین بود ترجیع بندت؟ واژه هایی که قطار کرده بودی و سروده، تا تکرار شود خاطرات یاران دبستانی، به همین ترجیحت ختم شد ؟ چشم های خیره به عبای شکلاتی، تا کی باید منتظر می ماندند به جلسات شبانه و رفت و آمد های متعدد در بیت؟ عزیز است میر حسین برایمان. هر چند مهجور مانده در میان هم سن و سالانم . لکن شکی نیست در او ! خاتمی جان اما ...
دستاوردهای دور دوم سفرهای استانی هیات دولت به کرمانشاه اعلام شد:
نخستین واکنش رسمی به نامه های مهر و موم شده دیوان محاسبات از انحرافات مالی دولت از سوی سکاندار پایتخت و در جمع خبرنگاران صورت گرفت. محمد باقر قالیباف که دو جلسه اخیر خود با رییس جمهور و جمعی از وزرای کابینه را تنها سنگ اندازی دولت برای تعلل شهرداری در زمینه اجرای سیاست های ترافیکی می پندارد این بار دست به دامان سبز نشینان بهارستان شد تا تخلف های ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور را پیگیری کنند. به گفته مسند نشین طبقه هشتم بهشت، از سال ۸۵ بیشترین پیگیری درباره تبصره ۱۳ از طریق شهرداری تهران صورت گرفته است در حالی که این تلاش ها از جانب دولت و مجلس بی نتیجه ماند. آخرین گزارش دیوان محاسبات باعث شد تا شهردار ۴۹ ساله این بار نخستین سکانس تخریب انتخاباتی را کلید زده و اعلام کند: «عملکرد تبصره ۱۳ باید مورد بررسی قرار گیرد، گزارش دیوان محاسبات هم نشان میهد که باید توجه بیشتری به این موضوع شود.» تحقیق و تفحص از ستاد تبصره ۱۳ تنها دست آویز مدیران شهری از مجرای رسمی و قانونی، در کارزار انتخابات دهم تلقی می شود.