آیت الله توسلی در لحظه های واپسین عمر 77 ساله خویش، درباره ماجرای اسائه ادب و توهین به بیت حضرت امام) و سید حسن خمینی در مجمع تشخیص مصلحت نظام سخنرانی کرد و در این
باره نامه ای از امام خمینی که در سال 1361 نوشته شده بود ، قرائت کرد. بر اساس یکی
از فراز های این نامه حضرت امام پیش بینی کرده بود بعد از ایشان گروهی مقدس نما ومتحجر
و واپسگرا در قالب دفاع از امام، فرزندان ، دوستان ، یاران و بیت ایشان را مورد توهین
و برخورد قرار خواهند داد. آیت الله توسلی در حالی که چند دقیقه تا سکته قلبی خود فاصله
داشت اظهار کرد: «حاج سید حسن خمینی مسوول موسسه تنظیم ونشر آثار امام است و اگر ایشان
نتواند دیدگاه های امام را بیان کند چه کسی می تواند این کار را انجام دهد.» مرحوم
توسلی در ادامه در حالی که از فروبردن بغض خود ناتوان بود و اشک می ریخت با یادآوری
این که «در زمان امام نیز مقدس نماها نیز می کوشیدند خود را مطرح کنند، متحجران و واپسگرا
ها ... » و زمانی که به کلمه «واپسگراها» رسید از روی صندلی پایین افتاد و بر اثر سکته
قلبی به سوی مراد خویش پر کشید.
متن کامل نطق ناتمام آیت الله توسلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام در دفاع از بیت امام که منجر به سکته قلبی و فوت ایشان شد:
امام(س) این ملت را شناخت. با عرض تسلیت
به پیشگاه مقام معظم رهبری و ملت عزیز لبنان و حزبالله در رابطه با شهادت عماد مغنیه
و با تأسف از این که در ایام دهه فجر که (از روز ورود حضرت امام(س) تا 22 بهمن روز
خوشحالی ملت ایران است و همه به یاد امام(س) بودند) جای تأسف است که در چنین ایامی
به بیت رفیع حضرت امام(س) آن طور اهانتها و تهمتها و دروغ پردازیهایی شد که حتی
رادیوهای بیگانه هم کلمات این سایت را نقل کردهاند، همانطور که حضرت عالی (هاشمی)
فرمودید ما نمیدانیم که چه کسی هست اما متوجه میشویم که یک دستی در کار است که بیت
امام و شخصیتهای مبارز اسلام را که به انقلاب دلبستگی داشتند، آنها را از صحنه خارج
کنند. آقای حاج حسن آقا خمینی دو تا مطلب ذکر کرد که حالا از منشا آن هم من یک خوابی
که ایشان دیده بودند را بگویم. حدود دو ماه قبل، بعضی از بزرگان اطلاع دارند، ایشان
گفتند که من خواب دیدم امام(س) به من فرمودند که: «حسن من را دارند از این خانه بیرون
میکنند.» گفتم: آقا چه کسی شما را از این خانه بیرون میکند؟ باز خواب دیدم دوباره
که امام(س) فرمودند: «حسن من را دارند از این خانه بیرون میکنند» تا سه مرتبه من این
خواب را دیدم. البته من نمیگویم که خواب حجت است اما گاهی خوابهایی است که انسان
از آنها چیزهایی را متوجه میشود. من در کلمات حضرت امام(س) مطالعه میکردم و دیدم
که این پیشبینی را خود امام(س) کرده است در تاریخ 23 آبان 61: «این جانب هیچ گاه میل
نداشتم و ندارم که درباره نزدیکان خود سخنی بگویم یا دفاع کنم. لیکن علاوه بر آنکه
در پیشگاه مقدس حق جل وعلا مقصر و مجرم هستم و از درگاه متعال امید عفو و بخشش دارم
و تمام سرمایهام اعتراف به تقصیر و عذر از آن است و نزد مسلمانان و ملت عزیز نیز اعتراف
به قصور، تقصیر و از آنان امید عفو و طلب آمرزش دارم؛ اما در پیش گروههایی و اشخاصی
گناهانی نابخشودنی دارم (از نظر این گروهها) و احتمال قوی میدهم که پس از من برای
انتقامجویی از من به بعضی از نزدیکان و دوستانم تهمتها که من آنها را ناروا میدانم،
بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیانا به صورت دفاع از من
انتقام مرا از آنها بگیرند.» این نامهای است مفصل از امام(س).
هاشمی: این نامه کجا است؟ آیا این نامه چاپ شده؟
توسلی: بله، عین این نامه هست. البته این نامه مفصل است و من قسمتی از آن را خواندم.
هاشمی: این در صحیفه نور و اینها هم است؟
توسلی: در صحیفه امام هست، این نامه در وعده دیدار امام هست.
صانعی: در دو سه جا هست.
توسلی: این نامه در دو سه جا هست. شما ببینید آقای حاج حسن آقا یک مسوولیت دارد. نگهداری...، موسسه تنظیم و نشر امام(س) مربوط به ایشان است و اگر او نخواهد امام(س) را حفظ کند و کلمات امام(س) را نگهداری کند خوب چه کسی باید بکند؟
حاج حسن آقا یک کسی است که هم تولیت آستانه حرم امام را دارد و هم مسئول موسسه تنظیم و نشر آثار امام (س) است.
خوب، وقتی که نگاه میکند و میبیند که کلمات امام(س) دارد طور دیگری معنا میشود. این وصیت نامه امام(س) است. در بند ل وصیت نامه:
«وصیت برادرانه من در این آخرین قدمهای آخر عمر بر قوای مسلح به طور عموم آن است که ای عزیزان که به اسلام عشق میورزید بیدار باشید و هوشیار.»
وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که از مقررات نظام، عدم دخول در احزاب و گروهها و جبهههاست. به آن عمل نمایید و قوای مسلح چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیره اینها در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند، در این صورت میتوانند، قدرت نظامیخود را حفظ کنند.
امام(س) در آنجا میفرماید: به عنوان دفاع از من. ارزشهای انقلاب و امام(س) فقط به روضهخوانی و سینهزنی نیست و اینها نیست... ارزشهای انقلاب امام(س) به آن چیزهایی است که امام(س) از آنها خون دل میخورد، شما ببیند منشور روحانیت امام در سال 67 است. میفرماید که در 15 خرداد 42 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر اینها بود مقابله را آسان مینمود، بلکه علاوه بر آن گلوله حیله مقدس نمایی و تحجر بود. گلوله زخم زبان و نفاق و درویی که هزار بار بیشتر از باروت و سرب جگر و جان را میسوخت و میدرید. عدهای مقدسنمای واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است؛ هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است. امام(س) آمد ارزشهای انقلاب را بگوید که تهمت نزنید، دروغ نگویید، ریا نکنید.
من یک روز داشتم میرفتم در اتاق دیدم که مرحوم حاج احمد آقا با یکی از دوستان دارند صحبت میکنند و به ایشان میگویند که امروز خدمت امام(س) نروید (ایشان هر روز خدمت امام(س) میرفتند) ایشان گفتند که برای چه؟ حاج احمد آقا فرمودند: آیا شما در جایی صحبت کردید؟ ایشان گفت: بله، فرمودند که امام(س) صحبتهای شما را گوش کرده. شما در صحبتهایتان ظاهرا یک چیزهایی گفتید که مثلاً گفتید امام(س) خدمت امام زمان(عج) میرسد. فریاد امام(س) بلند شد که این نسبتها چه هست که به من میدهند. من هم یک فرد عادی هستم. چرا این حرفها را به من نسبت میدهند؟ این حرفها چه است که نسبت به من میزنند؟ شما خودتان در خاطرتان است.
هاشمی: این مسأله چه بود آیا مساله سری است؟
توسلی: حالا نام ایشان را من چرا ببرم اگر خواستید من به طور خصوصی به شما میگویم.
هاشمی: حالا در مجمع که در حضور آقایان ایرادی ندارد؟
توسلی: عرض شود که آن چیزی که شما خودتان میدانید. آن سه نفری که آمدند و میخواستند بگویند که ما خدمت امام زمان(عج) میرسیم. شما واسطه بودید، دو نفر مرد بودند و یک خانم.
هاشمی: نه یک زن و شوهر بودند.
توسلی: به هر حال یک کتاب خطی هم آوردند و بردند و خدمت امام(س) رسیدند و گفتند که ما خدمت امام زمان(عج) میرسیم، امام فرمود که من سه تا سؤال دارم؟ اول اینها را از آقا سؤال کنید و برای من بیاورید من با شما صحبت میکنم.
1ـ بحث ربط حادث به قدیم برای من لاینحل مانده است؟
2ـ آن چیزی که من به آن خیلی علاقه دارم چه هست؟
3ـ و یک چیزی هم گم کردهام که آن چه است؟
مقصود امام(س) از آن گمشده است...
هاشمی: ایشان به یک عکسی علاقمند بودند.
توسلی: بنا شد که بروند و خبر بیاورند، دو روز آمدند و سر سه راه به مرحوم حاج احمد آقا فرمودند که «برو ببین که چه میگویند». من متوجه نشدم که چه چیزی گفتند به مرحوم حاج احمد آقا. که وقتی برگشت امام(س) فرمود و به ایشان گفت: «شیادها دست از این حرفهایتان بردارید و دنبال این شیادیها نروید» برنامه امام(س) این بود. نمیخواستند مردم را با این حرفها سرگرم کنند و حرف امام(س) این بود... .(در اینجا آیتالله توسلی به روی صندلی افتد و دقایقی بعد جان به جان آفرین تسلیم کرد.)
در همین رابطه بخوانید:
آیت الله موسوی اردبیلی: امام می خواهد از خط امام بیرون برود!!!
سیدمحمد خاتمی: تواضع فوقالعاده آیت الله توسلی شگفت انگیز بود
آیت الله موسوی تبریزی: مانند آیت الله توسلی در دفتر امام کسی نبود
محتشمی پور: آیتالله توسلی دارای ویژگیهای
مبارزاتی حضرت امام بود
هاشمی رفسنجانی: برای من لحظه آخر عمر آیتالله
توسلی یک لحظه تاریخی است
دکتر محمد مقدم: آیت الله توسلی اهل مدارا و تحمل بود
امام جمارانی: آیت الله توسلی ملازم بیت امام بود
سراج الدین موسوی: آیت الله توسلی مراقب بود حاشیه فربه تر از متن نشود
همسر آیت الله توسلی: ایشان به راستی عاشق امام بود
امام خمینی از دیدگاه آیت الله توسلی
آیت الله توسلی از زبان مهدوی کنی
آشنایی آیت الله موسوی بجنوردی با بنیانگذار انقلاب اسلامی، به 6 ماه پس از تبعید ایشان به نجف اشرف برمی گردد؛ در بهار 1344، او در حالی که 22 سالگی خود را پشت سر می گذاشت، به یکی از شاگردان همیشگی دروس امام خمینی تبدیل شد و در تمام 14 سال اقامت امام در عراق، سید محمد موسوی بجنوردی در ملازمت با معمار کبیر انقلاب بود. رابطۀ استاد و شاگردی میان آیتالله موسوی بجنوردی با امام راحل چنان ریشه دوانده بود که حتی پس از مراجعت امام خمینی از نجف به پاریس، وی نیز حضرت امام را همراهی کرد.
علاوه بر این، همزمان با حضور در درس خارج امام، موسوی بجنوردی به مدت 12 سال در کلاس های درس آیتالله خویی حاضر میشد. سید محمد موسوی در طول اقامت خود در نجف اشرف، در مسجد جامع این شهر، رسائل و مکاسب و کفایتین را به زبان عربی برای شیعیان کشورهای عرب زبان همچون عراق، لبنان، سوریه و مصر تدریس میکرد؛ تا جایی که سید عباس موسوی و شیخ راغب حرب از شهدای برجسته حزبالله لبنان از شاگردان آیتالله موسوی بجنوردی در آن دوران به شمار می روند.
ادامه مطلب ...
مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در چالوس به نکات قابل توجهی اشاره کردند که نه تنها استفاده از این رهنمون ها برای حل بحران داخلی کارگشا است، بلکه می توان از آن به عنوان نقشه راه دولت برای استفاده در دیپلماسی عمومی یاد کرد.
«حمایت دشمن» یکی از مهم ترین محورهای این سخنان بود که می توان با استناد به آن مسیر حق را از باطل و درست را از غلط ارزیابی کرد. چه آنکه اپوسوزین داخل نظام بارها و بارها خود را بی نیاز از حمایت غرب دانسته است و مهندس موسوی نیز در بیانیه خود درخواست ملت ایران ازسایر ملت ها برای عدم تحریم بیشتر کشور را عنوان کرده است. اما در سوی دیگر و در اردوگاه محافظه کاران، برخورد ها به گونه ای دیگر تجلی پیدا کرده است. آنچه که این روزها «برخوردهای دوگانه غرب» لقب گرفته است، شاید بیشتر از غرب، برازنده روابط دولت فعلی در سطح بین الملل باشد.
نکته نخست در تحویل بخش عمده ذخائر اورانیم غنی شده کشور به روسیه و فرانسه بروز پیدا می کند. در حالی که حامیان دولت سعی دارند این موضوع را همانند سایر برنامه های دولت، یک پیروزی بزرگ قلمداد کنند و حتی آن را به عنوان نوعی حماسه القا، آمریکا و رژیم اشغالگر قدس از این موضوع حمایت صریح داشته اند و واژه «ذوق زدگی» غرب که این روزها در ادبیات متداول برخی رسانه ها برای محکوم کردن جنبش سبز به چشم می خورد، شایسته این موضوع است. مگر نه آنکه می توان از استقبال شدید غرب نسبت به خارج کردن بخش عمده دخائر اورانیوم غنی شده کشور، به عنوان زوق زدگی آن ها یاد کرد و بر اساس رهنمود رهبر انقلاب این مسیر به باطل ختم می شود؟ مگر نه آنکه دولت خود را مطیع ولی فقیه می داند و با وجود رفتارهای دوگانه در این روزها بر این موضوع اصرار می ورزد؟ پس چگونه می توان این موضوع را نوعی پیروزی قلمداد کرد و گفتمان دولت را گفتمانی غالب در سطح بین الملل انگاشت؟
نکته دوم در چگونگی طرح این موضوع قرار دارد.در حالی که سخنگوی وزارت امور خارجه و نمایندگان حامی دولت اعلام کردند محور دور دوم مذاکرات ژنو نیز بسته پیشنهادی ایران است، جای این سوال باقی می ماند که تحویل دخایر اورانیوم به خارج از کشور در کجای این بسته نهفته بود که از چشم اصحاب رسانه دور ماند؟ مگر نه آنکه « سازماندهی مجدد و ایجاد فرصتی برای مشارکت جمعی و وسیع در مدیریت جهان» ، « اجتناب از تحمیل فشارها یا تهدیدات»، «اصلاح سازمان سازمان ملل و شورای امنیت»، « تعریف و وضع قوانین منصفانه حقوق فضا»، « مقابله با اقتصاد زیرزمینی، فساد اقتصادی!» و موضوعاتی از این دست محور های بسته پیشنهادی ایران را تشکیل داده بودند و شرط موفقیت در مذاکرات «عبرت گرفتن از اشتباهات گذشته و اصرار نکردن بر مسیرهای بیهوده و بیهدف» عنوان شده بود. پس چگونه کشورهای غربی حتی پیش شرط بسته پیشنهادی ایران را هم نادیده گرفته اند و سعی دارند تا با فشار، تحویل ذخایر اورانیوم به روسیه را بر کشور تحمیل کنند؟
حال که بزرگان اصولگرا( اگر در دایره تعریف اصولگرایی گروه های حامی تندروی دولت جایی داشته باشند!) مانند علی لاریجانی، محسن رضایی و محمدرضا باهنر بر یکجانبه و فریبنده بودن پیشنهاد آمریکا تأکید کردهاند و از سوی دیگر چهرههای اصلاحطلب نظیر دکتر امراللهی، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی ایران پیشنهاد را غیرمنصفانه ارزیابی کرده اند، چگونه دولت واکنش درخوری نسبت به این پیشنهاد نشان نمی دهد؟ آیا قبول این پیشنهاد شکست دیپلماسی 4 سال گذشته ما را به نمایش می گذارد یا باید آن را یک حماسه دیگر نامید؟ حماسه تحویل 80 درصدی ذخایر اورانیوم به روسیه!
نشریه رسمی وزارت اقتصاد و دارایی در گزارشی تحلیلی بر انحراف دولت از برنامه چهارم در حالی تأکید میکند که این برنامه را برگرفته از سند چشمانداز دانسته است.
در آخرین شماره هفتهنامه اخبار اقتصاد و دارایی که توسط وزارت اقتصاد و دارایی منتشر میشود در گزارشی تحت عنوان «چهار تجربه به علاوه یک برنامه» فرایند رشد بخشهای مختلف اقتصاد ایران در طول چهار برنامه توسعه مورد بررسی قرار گرفته است. در این گزارش آمده است: «ارزیابی نتایج عملکرد برنامه چهارم به دلیل ناتمام ماندن آن و فقدان اطلاعات و آمار، هنوز مقدور نیست. اما عملکرد برخی از شاخصها نشان میدهد که این برنامه از اهداف مورد نظر فاصله دارد.»
در ارزیابی منتشر شده در این نشریه با بررسی سه شاخص استخراج شده از سه سال اول برنامه چهارم آمده است:
«میانگین رشد سالانه اقتصاد در سه سال اول برنامه چهارم حدود 3/6درصد بوده است که از متوسط رشد سالانه مورد نظر برنامه برای این سه سال که حدود 4/7درصد بوده، پایینتر است. سرمایهگذاری نیز طی این دوره حدود 8/4درصد رشد داشته که در مقایسه با هدف پیشبینی شده برای این دوره (3/11)کمتر است. درمورد رشد ارزش افزوده بخش صنعت نیز میتوان گفت که در سه سال اول از اجرای برنامه چهارم توسعه، رشد این بخش صنعت نیز میتوان گفت که در سه سال اول از اجرای برنامه چهارم توسعه، رشد این بخش 3/8درصد بوده که از اهداف برنامه (02/11 درصد) برای این مدت کمتراست.
هرچند که آمار سرمایهگذاری در این بخش منتشر نشده اما همان طور که در قسمت بررسی شاخصها نیز آورده شد، شاخصهای بورس و جوازهای تأسیس واحدهای جدید صنعتی و میزان سرمایه پیشبینی شده برای آنها طی سالهای اخیر روند کاهشی داشته است که میتواند بیانگر کاهش سرمایهگذاری در این بخش باشد».
مقایسه انحراف در چهار برنامه
بر اساس آمارهای وزارت اقتصاد و دارایی میزان انحراف از اهداف برنامه در برنامه چهارم بیش از دیگر برنامهها بوده است.
میانگین غیروزنی میزان انحرافات در عملکرد نسبت به اهداف چهار برنامه توسعه در کشور نشان میدهد در برنامه چهارم طی سه سال اول اجرای برنامه معادل رشدهای محاسبه شده در بخش صنعت، سرمایهگذاری و نرخ رشد اقتصادی کشور حدود 44/3درصد کمتر از اهداف برنامه بوده است.
این انحراف از اهداف در برنامههای اول ودوم به ترتیب منفی 38/2درصد و منفی6/0 درصد بوده است در حالی که در برنامه سوم برخلاف سه برنامه دیگر میزان انحراف از اهداف مثبت47/0 درصد بوده است که این مسئله نشان میدهد در بین چهار برنامه توسعه تدوین و اجرا شده در کشور برنامه سوم موفقترین برنامه از بعد اجرا بوده است.
مقایسه بخش صنعت
بر اساس آمارهای منتشر شده توسط وزارت اقتصاد و دارایی رشد زیربخش صنعت در چهار برنامه توسعه در کشور به ترتیب8/7، 4/6 (صنعت ومعدن)، 7/9 و 3/8درصد بوده است که به این ترتیب بالاترین رشد بخش صنعت در کشور مربوط به 1379 تا 1383 یا طول برنامه سوم بوده است ولی از نظر میزان انحراف از اهداف برنامه بیشترین انحراف از اهداف توسعهای بخش صنعت در برنامه اول اتفاق افتاده که میزان این انحراف معادل منفی5/5درصد بوده است. در این میان میزان انحراف از اهداف در برنامه چهارم با رقم منفی72/2درصد رتبه دوم را در میان چهار برنامه از نظر عدم تحقق اهداف مصوب به خود اختصاص داده است.
مقایسه رشد اقتصادی
در آمارهای منتشر شده در نشریه رسمی وزارت اقتصاد و دارایی در مورد رشد اقتصادی طی چهار برنامه توسعه نشان میدهد بالاترین میزان رشد اقتصادی طی دوران اجرای برنامه اول اتفاق افتاده است. متوسط رشد اقتصادی طی دوران اجرای برنامه اول توسعه معادل 4/7درصد بوده است که البته این میزان رشد به رغم بالا بودن حدود 7/0 درصد پایینتر از اهداف برنامه بوده است.
قابل ذکر است رشد اقتصادی 3/6 درصدی در سه سال اول اجرای برنامه چهارم این برنامه را از نظر رشد اقتصادی در رتبه دوم در بین چهار برنامه قرار میدهد.
در میان چهار برنامه بیشترین انحراف از اهداف رشد اقتصادی در برنامه دوم اتفاق افتاده است که معادل منفی 9/1درصد برآورد شده است.
مقایسه رشد سرمایه گذاری
قابل ذکر است بنابر آمارهای منتشر شده توسط وزارت اقتصاد و دارایی پایینترین میزان نرخ رشد سرمایهگذاری در کشور طی سالهای 84 تا 86 یعنی سه ساله اول اجرای برنامه چهارم در حالی اتفاق افتاده است که طی این سالها دولت به ارقام بیسابقه درآمدهای نفتی دست پیدا کرده است.
بر اساس آمارهای بانک مرکزی طی سالهای 84 تا 86 درآمدهای نفتی کشور معادل 197 میلیارد دلار بوده است. در حالی که به رغم این درآمد بیسابقه از محل فروش نفت و گاز متوسط نرخ رشد سرمایهگذاری در کشور معادل 8/4درصد بوده است در حالی که بر اساس آمارهای وزارت اقتصاد و دارایی متوسط رشد اقتصادی طی سالهای اجرای سه برنامه اول توسعه کشور رقم 9/8درصد بوده است که این رقم در بخش دولتی و غیردولتی به طور متوسط معادل 6/9 و9/7 درصد بوده است.
اید اگر محمود احمدی نژاد می انگاشت که نخستین دروغ های او پس از 22 خرداد به زودی دامن گیر دولتش خواهد بود، رویه دیگری را برای جهت دهی به افکار عمومی در پیش می گرفت. رییس دولت نهم! در نخستین سفر استانی تبلیغاتی خود با چشم پوشی از اظهارات یک ماه پیش وزیر رفاه در مجلس خرید کشتی های خارجی را ممنوع اعلام و تمامی دستگاه های کشور را مکلف کرد که سفارشات خود را به صنعت کشتی سازان داخلی ارایه کنند.
چندی نگذشت که کشتی سازان ایرانی نیز در نامه ای فرمایشی برای خودکفایی ساخت کشتی اعلام آمادگی کردند. خودکفایی که عمر آن به یک ماه هم نرسید و به سرنوشت سایر خودکفایی ها در طول 4 سال گذشته دچار شد.
چرا که اعلام خبر امضای بزرگترین قرارداد خرید نفتکش تاریخ ایران از چین، تمامی حربه های تبلیغاتی صدا و سیما و تیم تبلیغاتی رییس دولت نهم را نقش بر آب کرد و نقطه آغازی بود بر دروغ های جدید رییس جمهور.
این قرارداد برای خرید نفتکش های معروف به «VLCC» و به تعبیری نفتکش های غول پیکر به تعداد دوازده فروند، این بار با کشور چین به امضا رسیده است. مسئولان بیمه «لویدز» انگلستان و همچنین سایت «فرپلی» مدعی شده اند که قرارداد میلیاردی میان ایران و چین برای ساخت این کشتی ها در لندن به امضای دو طرف رسیده است. گفته می شود که قرارداد اخیر، بزرگترین قراردادی است که ایران در چند دهه گذشته برای خرید کشتی های غول پیکر نفتکش با کشوری امضا می کند. ایران از ماه سپتامبر سال 2008 تاکنون، هیچ گونه کشتی نفتکشی خریداری نکرده است. دو شرکت بزرگ دولتی و کشتی ساز چینی طرف قرارداد شرکت ملی نفتکش ایران برای امضای این قرارداد بوده اند که بر پایه قرارداد نخستین نفتکش در سال 2014 تحویل ایران خواهد شد. پس از اینکه شرکت ملی نفتکش ایران، چندین قرارداد را با کشور کره جنوبی برای خرید نفتکش امضا کرده بود، این نخستین باری است که ایران این حجم قرارداد را با کشور چین در زمینه کشتیرانی امضا می کند.
اما نگاهی اجمالی به تخلفات مالی و نحوه نظارت بر شرکت ملی نفتکش که مدیرعامل آن ۲۵سال مداوم است که عوض نشده است، دلیل امضای چنین قرارداد هایی را مبرهن می کند.
نکته جالب توجه آنجاست که ۳۳درصد سهام شرکت ملی نفتکش در اختیار سازمان تامین اجتماعی است. سازمانی که یکی از ناپایدار ترین ارگان های دولت نهم به شمارمی رود و در طول 4 سال گذشته چندین بار تغییرات مدیریتی وسیعی را تجربه کرده است. آخرین رییس این سازمان نیز از حلقه مشاوران و همفکران نزدیک احمدی نژاد انتخاب شد و هم اکنون بار پاسخگویی به تخلفات گسترده در این سازمان را به دوش می کشد.
البته پرونده بی انضباطی های مسئولان این شرکت تا روی میز کمیسیون اجتماعی مجلس نیز کشیده شد و پیگری های علیرضا زاکانی و زهره الهیان، دو نماینده هم پیمان دولت نهم! نشان داد که به دلیل قدمت ۲۵ساله مدیریت شرکت ملی نفت کش، این شرکت تبدیل به یک مدیریت قومی و هرگونه نظارت از آن سلب شده است.
بر این مبنا است که قراردادهای نفتی با کشورهای مختلف از جمله کره جنوبی برای خرید نفتکش، به صورت میلیاردی، با نفوذ مدیریتی، بدون درنظرگرفتن مسائل امنیتی و به صورت خودسرانه منعقد شده است.
طبق اعلام کمیسیون اجتماعی مجلس ۳۳درصد سهام شرکت ملی نفتکش متعلق به وزارت رفاه (سازمان تامین اجتماعی)، ۳۳درصد متعلق به سازمان بازنشستگی کشوری و ۳۴درصد متعلق به صندوق بازنشستگی شرکت ملی نفت می باشد اما به گفته عبدالرضا مصری، وزیر رفاه، این شرکت از سال ۷۹ خصوصی شده و اکنون از قوانین دولت تبعیت نمی کند و تابع قانون تجارت است!
این در حالی است که نمایندگان مجلس بر این باورند که منافع میلیاردی که شامل این شرکت شده است از محل حمایت های دولت بوده است اما وقتی پای نظارت به میان می آید، سخن از خصوصی شدن شرکت ملی نفت کش بر سر زبان ها می افتد. حتی گزارش های نمایندگان مجلس نشان دهنده آن است که مدیریت بسیاری از کشتی های این شرکت بدون رعایت مقررات و منافع ملی به پاکستانی ها اعطا شده است.
اما تخلفات به همین نقطه ختم نمی شود. برخی قراردادهای این شرکت، ارزشی تا حد دو میلیارد دلار دارد که گزارش های کمیسیون اجتماعی نشان دهنده آن است که منافع عمومی و ملی در آن ها لحاظ نشده است.
همچنین برای جلوگیری از حمایت های تولید داخلی تاکنون به هیچ شرکت دیگری مجوز حمل و نقل نفت داده نشده است.
گزارش های رسمی نشان دهنده آن است که سود خالص این شرکت طی ۳ سال به بیش از هزار میلیارد تومان می رسد که ۵۰ درصد آن به کارکنان این شرکت اختصاص داده شده است. شواهد اهالی بهارستان اما نشان دهنده آن است که بخشی از 50 درصد باقی مانده در قالب پاداش های کلان به اعضای هیئت مدیره داده می شود.
در این میان اظهارات احمدی نژاد مبنی بر ممنوعیت خرید کشتی از کشور های خارجی در حالی صورت گرفته است که قرارداد شرکت ملی نفت کش با کره جنوبی تا حدی برای این کشور سودآور بوده است که مدیرعامل این شرکت، آقای سوری را در کشور کره گلباران می کنند و بنابر اعلام اتحادیه کارگری کره، این قرارداد، ۱۰۰ هزار شغل در کره ایجاد کرده است.