اهانت به احمدی نژاد در شبکه ملی

گویی بعد از چاپ سر رسید رییس جمهور، عروسک احمدی نژاد نیز روانه بازار شده است. این خبر تا زمان پخش برنامه روز گذشته عمو پورنگ منتشر نشده بود. روز گذشته در جریان مجموعه زنده تلویزیونی عموپورنگ که برای کودکان از شبکه یک سیما پخش می‌شود، هنگامی که یک کودک با برنامه تماس می‌گیرد تا با عمو پورنگ گفت و گو کند، مجری برنامه از او سئوال می‌کند که آیا بچه خوبی است و او پدر و مادرش را اذیت نمی‌کند؟ که کودک پاسخ می‌دهد "بچه خوبی‌ام و پدرم برایم یک عروسک جایزه خریده است"‌. مجری برنامه از کودک سئوال می‌کند عروسک او چیست که کودک پاسخ می‌دهد عروسک او میمون است و هنگامی که عمو پورنگ در خصوص اسم عروسک از این کودک سئوال می‌کند او در جواب می‌گوید "پدرم او را احمدی‌نژاد صدا می‌کند".    
               

دستاوردهای دور دوم سفرهای استانی هیات دولت به کرمانشاه اعلام شد:

  • پس از اخراج خبرنگاران و عکاسان نشریات تایمز - گاردین - لس آنجلس تایم و اکونومیست از تیم رسانه ای دور دوم سفر های استانی هیات دولت به دلیل انعکاس خبر مریضی مجدد رییس جمهور توطئه بر اندازی نرم دول غربی برچیده شد.
  • با استمرار مریضی احمدی نژاد و لغو برنامه های سفر پس از ۱۴ روز اعزام کلیه پوستر ها و بیلبورد های تبلیغاتی نیز در انبار ها باقی ماندند.
  • ساکنان ۵ روستا نیز که منتظر بودند رییس جمهور و ۴ وزیر وی به صورت «سرزده» وارد روستایشان شود با شنیدن مریضی مجدد رییس جمهور از کشت گندم خود داری کردند.
  • وزیر نیرو اعلام کرد: در هنگام خشکسالی تابستان سال آینده جیره آب کشاورزانی که گندم کشت نکنند قطع خواهد شد.
  • تیم پزشکی سفرهای استانی رییس جمهور اعلام کرد: رییس جمهور از فردا در جمع هیات دولت حاضر خواهد شد و با تیم خود نطق های سخرانی های جدید بدون در نظر گرفتن انرژی هسته ای به عنوان حق مسلم و ساخت ورزشگاه برای زن ها و مردان را تمرین خواهد کرد.
  • یکی از اعضای ستاد استقبال از رییس جمهور به مدت یک ساعت لحجه کرمانشاهی را با وی تمرین کرد تا در سخنرانی های خود از آن استفاده کند.
  • وزیر امور اقتصادی نیز وعده داد کسانی که ۳ درصد ارزش افزوده  مالیات خود را تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری پرداخت کنند با معافیت ۲ برابری مالیات مواجه خواهند شد.
  • امام جمعه کرمانشاه در بازدید وزیر ارتباطات از مراکز صدا و سیمای استان ابراز خرسندی کرد که سریال امام علی پیش از این ساخته شده بود. در غیر این صورت جمعه شب این هفته احمدی نژاد از بند مریضی رها می شد و درب قلعه های تاریخی کرمانشاه را یک تنه از جا می کند. 
  • وزیر مسکن وعده ساخت ۳ میلیون و ۲۳۶ هزار واحد مسکونی پیش ساخته در کرمانشاه را داد و اعلام کرد: کسانی که مین های زمین های مرزی را پاکسازی کنند بعد از ۶ سال صاحب زمین ها خواهند شد.

خان بابا وارد می شود// اعطای دکترای افتخاری از 47 دانشگاه معتبر

دوم ابتدایی در مدرسه ای تلمذ می کردم غیر انتفاعی. دبیری بود بسی سخت گیر که ترکه اش هیچ گاه پاک نشود از اذهان عموم. و همیشه مورد نوزاش چوبش بودم به دو دلیل: اول آنکه استقلالی بودم و آبی پوشیدنم کفرش را در می آورد و ثانی آنکه املای نیکی نداشتم و هرآنچه که امتحان می گرفت تک می آوردم . مرد نیکو صفتی بود لکن به ازای هر غلط چوبی نثارمان می کرد و فحش خواهر و مادری. سرمان نمی شد مادر قح... یعنی چه؟ می خندیدیم و کیفور بودیم که بیتمان مورد عنایتش واقع شده. حال گذر زمان مرا به یاد قیافه کریه اش انداخت. آن هنگام که دکتر کردان عزیز با افتخار مدرکش را رونمایی کرد تا باب جدیدی به عرصه علم فناوری گشوده شود. در این ماوقع چند گزینه مفروض است:

اول آنکه دکتر عزیز درس نخوانده

دوم آنکه دکتر در مدرسه غیر انتفاعی درس نخوانده

سوم آنکه در مدرسه غیر انتفاعی درس خوانده اما ترکه های دبیرش را خشکه حساب کرده است

و همین است که انتقادات وارده به سیستم آموزشی کشور به حقیقت می پیوندد. یحتمل از همان دوره دکتر به خشکه دادن عادت کرده است و زیر آبی رفتن زیر زبانش مزه کرده است.

و حال پس از گذشت سالیان متمادی باز هم در اقدامی انتحاری اقدام به زیر آبی رفتن نموده است و مدرک آکسفوردش را رونمایی نموده است. اما تذکرات زیر به دکتر کردان وارد است:

جناب دکتر . ملت ۷۰ میلیونی به همراه بسیح ۲۰ میلیونی و ارتش چند میلیونی و مدرک فروش های چند صد هزاری به اصلاح عوام«پپه» نیستند. همگی زبان بین المللی فرا گرفته اند و از دور دستی بر آتش دارند.

حال برای منور سازی افکار عمومی و تعلیمی هر چند کوتاه از زبان انگلیسی اصلاحات زیر خدمتتان ارسال می گردد . امید است با عنایت والای خود ما را از افاضات بی کران خویشتن در بیانیه های آتی بهره مند سازید:

- به دلیل تنگی وقت، اشتباهات املایی و تایپی در تصویر زیر به نمایش گذاشته شده است. برای اطلاع بیشتر به فرهنگ لغت آکسفورد رجوع نمایید:

 

- لوگوی درج شده در مدرک دکترای فوق الذکر اشتباه است. خواهشمند است برای ادامه خدمت در وزارتخانه متبوعه آن را اصلاح و ظرف 48 ساعت آینده به اداره کارگزینی مراجعه فرمایید.برای مشاهده لوگوی صحیح می توانید به این آدرس  و یا به اینجا مراجعه نمایید. 

 

- جای بسی سوال و البته سه علامت تعجب است !!! که با جستجویی اندک در حول اسامی امضا کنندگان مدرک دکترای دکتر کردان کاشف به عمل آمده است که هر سه متخصص عصب شناسی و روانشناسی هستند . در این شرایط تحقیقات وارد فاز جدیدی می شود و باید دید عصب شناسی چه ارتباطی با حقوق دارد؟برای اطمینان بیشتر از این مطلب لینک دو نفر از اساتید خدمتتان معرفی می گردد . اولی را در اینجا و دومی را در این آدرس ببینید.

 

- (با عرض پوزش از اساتید ارتباطات برای استفاده از این عبارت که :) ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که «ادماند رولز» یکی از امضا کنندگان مدرک دکترای جناب دکتر کردان وجود خارجی ندارد و تنها شخصی برای ایشان در سایت مرجع ویکیپدیا صفحه ای جعلی ساخته است. با این حال با وجود مواجهه با تعدد جرایم مراحل کارشنایی و قضایی صعب تر خواهد شد. برای حصول اطمینان می توانید در سایت دانشگاه آکسفورد جستجو نمایید. ما در جستجوهای اولیه هیچ مدرک مستدلی برای لینک دادن پیدا نکردیم ؛ لکن صفحه تقلبی ادماند رولز خدمتتان معرفی می گردد. البته تفحصات تعدادی از کارشناسان به شخصی با این نام و با رشته نورولوژی ختم شده است اما استعلام ها هنوز نتیجه ای در بر نداشته اند.

 

- این مدرک شماره سریال یا ثیت و تاریخ دقیق ندارد و هیچ مهری بر روی آن به چشم نمی خورد. به علاوه  به مشخصات کامل دربافت کننده مدرک اشاره نشده است که از مرجعی مخصوصا یک دانشکده حقوق است خیلی بعید به نظر می رسذو

 

- ایمیل دو نفر از امضا کنندگان این مدرک در پیوست خدمتتان معرفی می گردد تا در صورت نیاز با آنها تماس بگیرید:alan.cowey@psy.ox.ac.uk و peter.bryant@psy.ox.ac.uk

 

-دانشگاه آکسفورد به هیچ وجه مدرک doctorate of law  اعطا نمی کند. تنها مدرک نزدیک به اظهارات دکتر کردان doctorate of civil law  است . اگر باور نمی فرمایید به این آدرس رجوع کنید.

- این مدرک آرم DEPARTMENT OF GRADUATE STUDIES را دارد. در حالی که دانشگاه آکسفورد مطابق این صفحه  دارای GRADUATE OFFICE است.مدیر این دفتر خانم STELLA GRIFFITHS است و ایمیل ایشان  Stella.Griffiths@admin.ox.ac.uk است.

 

 - در اینجا اسامی کسانی که در سال 2000 مدرک دکترای افتخاری در دانشگاه آکسفورد گرفته اند آورده شده است. شاید چشم های من ضعیف است و اسم دکتر کردان را ندیده ام.

 

-در پایان متن صحیح مدرک خدمتتان ارسال می گردد . خواهشمند است در دفعات بعدی توجه لازم را مبذول فرمایید تا ملتی سر کار نروند و ما هم این همه سرچ نکنیم. با تشکر

UNIVERSITY OF OXFORD

HONORY DOCTORATE OF LAW

According to the suggestion and attestation of professor Bryant a faculty member of
the oxford university of law, we , the undersigned university professors of the university
hearby say:

Mr Ali Kordan

Who has shown a great effort in preparing educational materials and his research
in the domain of comparative law, that has opened a new chapter, not only in our
university, but to our knowledge as well. This country has benefited from his
scientific privileges , and therefore he should be awarded an honory doctorate of law

 

با این وجود جناب دکتر کردان وزیر محترم کشور در صوتی که  فقط به اشکالاتی که در همین پست مطرح شده است  درست ومستدل پاسخ دهد شایسته مدرک نه درزمینه حقوق بلکه دکترای فوق افتخاری از 47 دانشگاه معتبر جهان است.

 در پایان از انتخاب ایشان کاملا خرسندیم و ابراز امیدواری می کنیم بتوانند همچون برهه های گذشته (با چشم پوشی از فساد اخلاقی و مالی در صدا و سیما) به این نظام خدمت کنند و انتخابات ریاست جمهوری را با همان صداقت اکملی که در ارایه مدرک از خود نشان دادند، برگزار نمایند.

 

                                                                                                 امضا محفوظ

                                                                                                    خان بابا

                                                                                      استاد طنز دانشگاه آکسفورد  

خان بابا رییس جمهور می شود!

لطف رفقا تمامی ندارد در حق خان بابا که ! ما هم دیدیم روی رفیق را زمین زدن چون خنجر از پشت بستن است . هر چند که توفیر ندارد پشت و رویش . لکن اجابتی در کار انداختیم و «بله قربان» ی قباله شان کردیم . از قرار معلوم باید ۱۰ امر نخست در زمان ریاست جمهوری ام را بنویسم. کسی که خان بابا را پشم گوسفند هم حساب نیاورده است تا کنون ... ما هم به صدارت اعظمی قناعت می کنیم و بسم الله یی بالا می اندازیم و آستین تا می کنیم و یا علی می گوییم و آغاز می کنیم عشق را :

 

1 _ من باب کسب آراء در مقام صدارت اعظمی  نخست کاندیدای بلدیه تهران می شوم .

 

2 _ پایتخت را عوض می کنم . دار و دسته مان را بر می داریم و راهی شیراز یا شهر کرد یا خوانسار یا مراغه یا یه جهنم دره دیگری می شویم به جز تهران .

 

3 _ هفته ای یک بار نشست می گذارم با ۱۰۰ اقتصاددان. یعنی ما هم آره ! اما مگر گله سگ دنبالم گذاشته اند تا گوش سپارم به اراجیفشان .حرف مفت می زنند و اسمشان را گذاشته اند «اقتصاد دان». پدر مرحوم من هم می داند اوضاع خراب تر از این نقل هاست .

 

4 _ می دهم گردن بزنند این گشت های ارشاد را . هر چقدر از ملوک السلطنه نفرت داشتیم در عهد رضا خان ... به همان سهم نفرت دارم از این بی پدر ها .

 

5 _ در سخرانی سالانه ام در سازمان ملل لابی می کنم تا چند نور افکن اضافه بر سازمان روشن کنند روی صورتم تا نورانی تر جلوه کند .

 

6 _ پایم را می نهم روی دم شوروی و داعیه تحریف تاریخ می کنم . تز ادا خواهم کرد که دست شوروی و نازی ها اندر یک دیگ بوده و هیتلر هم صهیونیستی بیش نبودهاست  که با کشور های اسلامی چون مالزی .. مراکش .. عربستان ... مالزی و مالزی روابط حسنه داشته.

 

7 _ من باب رونق اقتصادی مملکت یحتمل می دهم شلوار پاچه گشاد ساسون دار با ران های چسبیده و چروک و سنگ شور و رادو شور و دوبر شور و پشت کش دار تعبیه کنند تا جهانی شود شلوارم و هر روز شلوار صادر کنیم به اروپا.

 

8 _ می دهم به این عریضه نویسان روبروی ریاست جمهوری دفتری ... کمپی ... آفتاب گیری  ... چیزی بدهند که اذیت نشوند بندگان خدا !!!

 

9 _ به تمامی شهرستان ها با جمعیت بالای ۲۳ نفر مملکت سرکی می کشم . چند مزیت نهفته است در این امر . الف ) آب و هوایی عوض می کنیم . ب) طعم خوشایند غذاهای محلی مزه می کند زیر زبانمان . ج)  سوار هلیکوفتر می شویم برای بار نخست د ) آسفالتی هم می کشیم در خیابان ها و چند عریضه هم مهر می کنیم از برای مردم.

 

10 _ از تاریخ منثور مربوط به ۳۰ سال بعد از انقلاب عبرت می گیرم و سعی می کنم چند ماه مانده به پایان دوره ام فرار کنم از مملکت . چرا که می دانم کشته خواهم شد به دست مردم .

۵۰ سال با خاطرات ایران

54 سال بعد:

 

خدا بیامرزاد محمد رضا شاه را ! چشم ما که منور نشد به جمالش لکن پدر بزرگ مرحومت نقل می کرد همتا نداشت در شرافت و صداقت.  کل یوم امور جاریّه مملکت را رتق و فتق می کرد و دم بر نمی آمد که ایران چنین است و چونان. پدر بزرگ مرحومت نقل می کند از پدر مرحومش که پروفوسور حسابی یک تنه دخول کرد در مجلس سنای این آمریکایی ها ومجلس وعظ و خطابه ای راه انداخت که انگشت به دهان مانده بودند بی پدر ها. این همانا و زمزمه انرژی هسته ای همان . من که چشمم مزین نشد به جمال مرحومش لکن ابوی نقل می کرد فتنه انداختند و کار و بار رآکتور دانشگاه تهران را تخته کردند . پروفسور دهانی کج نمود و با شوروی روی هم ریخت و یکی دیگر کانّه اصلش را بنا کرد در ایران . اعلی حضرت نظارت داشت بر همه این امور جاریّه و دم نزد . نه تقّی بود و نه توقّی و نه تانکی و نه بمبی . جیره آرد و برنجمان هم ماه به ماه با ناو های همان بی پدر ها خالی می شد در بندر . ملت چه می فهمیدند انرژی هسته ای به چه کار می آید ؟ می خوردند و می خوابیدند و کانّه گاو نوشخوار می کردند و دعا می فرستادند به جان اعلی حضرت . باید هم باج می داد به اجنبی ها خدا بیامرز! روحش شاد.۱

نمو کردیم و خلق الله افتادند در قتلک ملق بازی.حکما نقصان عقل بود یا کمبود عاطفه . مرد ناموری آمدی « محمود» نام ۲. قدی کوتاه داشت و ریش های پریشان از برای خود ساخته بود. ذوق شعر داشت و طبع مزاح . دم شیر ملعبه اش شده بود و گاه پایی هم رویش می گذاشت از برای خنده. یحتمل توهم زده بود بنده خدا. ملت می گفتند با امام زمان(عج) رابطه داشت و هر که می گفت این را یا روزنامه اش تخته می شد و یا منافق لقبش می دادند. .در وبلاگ فکستنی ما هم کامنت گذاشته بودند « ننگ به نیرنگ تو»! یعنی چه ؟ تعبیر منافق است دیگر! ۳مشاوری مطبوعاتی داشت دست به قلم ۴. حاشیه می نوشت و طوفانی به پا می انداخت . از پشت بسته بود دست ایرج میرزای مرحوم را . جد مرحومت نقل می کرد آفتاب 24 سالگی اش را هم ندیده بود که در همین طهران کشتند ایرج میرزا را . ۵

نقل می کردند مدتی برای بنده زاده اش خواستگاری رفته بود که ملت جوابش می کردند با آن ریش های شانه نکشیده . مزنّه شیرینیجات بالا بود و کیک یزدی می خریدند از برای هر نوبه ی خواستگاری . بعد از یک هفته نرخ تورم بالا گرفت و گوجه فرنگی سرکوچه شان هم گران شد . در گذر نارمک سکنی داشتند. بعد ها شازده اش هم همان جا زن ستاند از رحیم مشایی نام۶ بساط املتشان به هم ریخته بود. گشنگی فشار آورد تا هجمه ای کردند عجیب بر سر کیک پسر عزب اوقلیشان .کاشف به عمل آمد زردی به خود گرفته است در زیر آفتاب و بوی برشتگی می دهد . حاج محمود ما هم بسی حالی برد و «آقا زاده» را صدا کرد. به فرموده او من بعد در هیئت دولت کیک زرد صرف شد به جای نان و پنیر. چه می دانست از چه قرار است بنده خدا! گناهی نداشت . من شاهد بودم . ساده بود بنده خدا . ساده و توهم زده .

پروفسور حسابی مرحوم هم خطابه ای کرده بود  شگرف در مجلس سنا و برات احداث رآکتور گرفته بود از برای ملت و آکتور بازی در نیاورد هیچ گاه . خدا بیامرزادش.این اخوی ما همین که ویزای نیویورکش صادر شد توهم گرفت که در لاس وگاس است و نوری عظیم می بیند و معروف است و مشهور. کمبود عاطفه داشت بنده خدا . گناهی نداشت . من شاهد بودم .از باب آن ساختمان غول جسه هم که بیرون آمد بشکن گرفته بود که :

قبله حاجات منی لاس وگاس                                  کعبه آمال منی لاس وگاس۷

لکن هر چه بود به پای اعلی حضرت نمی رسید .توفیر داشت. خدا بیامرزادش!

کیک زرد همانا و انرژی هسته ای همانا . کار بیخ پیدا کرده بود . سر نخ را گرفت و یا علی گفت و فشاری آورد و سرود: «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» . شاعر بود بنده خدا . گناهی نداشت . اشتباهی بود از اولش هم .

چشمت روزگار بد نبیناد پدر جان ! حالا که زیر خروار ها خاک خوابیده بدبخت اما فحش ملت را خرید به جان خودش. کاریکاتور کشیدند از برایش و کلیپ ساختند و هزل و هجو بارش کردند. جوان بودیم و خام. شعر هم سروده بودیم من باب دستپختش:

فلفل هند و سس چین می خوریم           گاهی از آن گاهی از این می خوریم

بعد از این صبحانه و شام و ناهار                  کیک زرد و آب سنگین می خوریم۸    

القصه . کار بالا گرفت و تحریممان کردند همان بی پدر ها. ملت شهید پرور هم کم نیاوردند انصافا . دست و پا می زدند در گرانی و سرمایه های خارجی شان فوج فوج مصادره می شد و به فلاکت افتاده بودند و دم نمی زدند . کانّه دوره اعلی حضرت. قانع بودند به حقشان . آخر انرژی هسته ای حق مسلمشان بود پدر جان!

 


  1. خاطرات مهندس حسابی پسر مرحوم پروفسور حسابی.
  2. محمود احمدی نژاد . رییس جمهور ایران در دوره انحطاط . سال های ۸۴ - ۸۸. 
  3. نوه های 54 سال بعد خنگ نیستند که. می فهمند . شعور دارند.
  4. علی اکبر جوانفکر . با موهایی مشکی و ریش های سفید که از نوادر خلقت به حساب می آمد .
  5. خاطرات آقای حدادی از مورخان بزرگ قرن ۱۴
  6. اسفندیار رحیم مشایی که همه چیز خود را در اختیار رییس جمهور قرار داد و در این راه از ... هم صرف نظر نکرد.
  7. تاریخ تحریف شده ایران - چاپ۲۴۰۰۰ - به قلم ویل دورانت - انتشارات فوزیّه

  8. شعار اولین گروه بازدید عمومی ( نمایندگان مجلس دانش آموزی) از تاسیسات هسته ای اصفهان

اگر احمدی نژاد را دزدیده بودند چه می شد؟

 

*در هیات دولت
زریبافان: خبر بسیار بدی رسیده که همه هیات دولت باید در جریان باشند، رئیس جمهور به ‏سرقت رفته و دست آمریکایی هاست....‏
همه زیر چشم به هم نگاه می کنند و محکم روی صندلی شان می نشینند، بعد موبایل های شان ‏را در می آورند و به کسانی که حدس می زنند بعدا رئیس جمهور شوند زنگ می زنند....

*در شورای عالی دفاع سابق
وزیر کشور: حاج آقا! احمدی نژاد رو آمریکایی ها دزدیدن، چکار کنیم؟
علی لاریجانی: دو هفته دیگه خوبه...‏
وزیر کشور: دو هفته دیگه چی خوبه؟
علی لاریجانی: انتخابات دیگه، دو هفته دیگه انتخابات ریاست جمهوری رو برگزار کنیم....

*در مجلس
فرمانده سپاه: من خبر بسیار تاسف باری دارم و آن اینکه رئیس جمهور را آمریکایی ها ‏دزدیدند....‏
نمایندگان: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر.... این گل پرپر شده، فدای رهبر شده.‏

 

*در تشخیص مصلحت
محسن رضایی: حاج آقا! ریاست جمهوری رو آمریکایی ها دزدیدند، چکار کنیم؟
هاشمی رفسنجانی از خوشحالی غش می کند و می افتد زمین و تا دو ماه سعی می کند در ‏همین حال باقی بماند.

*در خانه احمدی نژاد
همسرش: مادر جان! محمود رو آمریکایی ها دزدیدن، تو رو خدا یک دعایی بکنید...‏
مادرش: خدا حفظش کنه، اصلا نگران نباش، دو ماه دیگه کارش درست می شه، شما رم می ‏بره آمریکا، خیلی نگران بودم، می ترسیدم بمونه همین جا پدرش رو در بیارن.

*در بیت رهبری
هاشمی ثمره: حاج آقا! رئیس جمهور رو آمریکایی ها دزدیدن، چکار کنیم؟ ‏
رهبری: مطمئنید؟ چه جالب! تو رو خدا شوخی نمی کنی؟ یعنی دیگه مشکلی نیست؟

*در یک مکان نامعلوم
مشاور: سلام حاج آقا، آقای احمدی نژاد رو گرفتن، الآن یک ساعته داره دعای فرج می خونه، ‏اجازه می فرمائید کاری براش کنیم؟
ایشان: اینی که می گی کی هست؟ ‏
مشاور: رئیس جمهور ایران....‏
ایشان: اوه اوه اوه! اصلا تو این قضیه دخالت نکنین....‏

 

*در مرکز پنتاگون
مسوول خاورمیانه: احمدی نژاد رو بچه ها توی عراق گرفتن، چی کارش کنیم؟
رئیس پنتاگون: کی گفته بگیرنش؟ بگو سریع ولش کنن... نه، اول بگو چطوری گرفتنش؟
مسوول خاورمیانه: می گن در یک لحظه خودش رو پرت کرد توی ماشین ارتش ما و گفت من ‏احمدی نژادم، بچه ها هم دیدن خودشه گرفتنش.‏
رئیس پنتاگون: احمق ها، بگو زود ولش کنن.....‏

 

***

 

واقعا چرا آمریکایی ها ‏نتوانستند طرف را بدزدند؟


اول، شانس نداریم.‏


دوم، احمدی نژاد با هشت تا محافظش بود، آنها نتوانستند تشخیص بدهند رئیس جمهور کدام ‏یکی از محافظین است؟


سوم، قبلا احمدی نژاد اعلام کرده بود که آمریکایی ها در عراق دنبال امام زمان می گشتند، ‏احتمالا از همان توهم قبلی نتیجه گرفته است که می خواستند او را بدزدند.

 

***

و حالا جمعی از هواداران اینجا در انتظار نشسته اند و بی هیچ حرکت منافی عفت عمومی شعار می دهند:

؛ما منتظر اسناد نشستیم ... هیچ جا نمی ریم همین جا هستیم؛

 

ابراهیم نبوی