درد دل با رییس جمهور

در پاسخ به جبهه گیری یکی از دوستان :

جناب رییس جمهور دست شما درد نکند ها . اما به جان عزیزم دیگر نمی خواهیم پول نفت سر سفره مان بیاورید . ما یک خانواده ۴ نفری هستیم و از سفره ۳ متری استفاده می کنیم. با این وضع مجبور می شویم برویم باز سفره ۶ متری بخریم  در این صورت:

 اولا چطور سفره ۶ متری را با نان و ماست پر کنیم . نه خداییش ۲ تکه نان و ۴ پیاله ماست کجای سفره را می گیرد . تازه ! دستمال کشیدن سفره مصیبتی است برای خودش.

دوما خودتان که می دانید . سفره هم گران شده بالاخره. ما بچه های جنوب شهر هم که مسیرمان نمی خورد بیاییم محل شما سفره بخریم .

دکتر عزیز می شود تحول ایجاد نکنید در اقتصاد؟ به خدا تحول نمی خواهیم . ما که حرف شما را قبول داریم . شما که دروغ نمی گویید خدایی ناکرده به ملت ! «اقتصاد ما جزو ۳۰ اقتصاد برتر جهان است» پس تحول برای چه ؟ بگذارید زندگیمان را بکنیم جان عزیزتان.

دکتر جان . ببخشید انتقاد می کنم ها. اما چرا نمی گذارید ما فیلم سینمایی مان را ببینیم در تلفزیون

اولا وقتی شما نیم ساعت انیمیشن منوریل پخش می کنید خب معلوم است که صدا و سیمای عزیز هم مجبور است فیلم ها را با تاخیر پخش کند و نماز صبحمان قضا می شود.

در ثانی شما بدهی های شهرداری را صاف کنید ما را بس است . با همین اتوبوس های دو کابینه این ور و آن ور می رویم به خدا.

سوما هی می آیید تبلیغ منوریل می کنید . هی می آیید تبلیغ می کنید . هی تبلیغ می کنید. آخر سر هم تا می خواهیم فیلم ببینیم برقمان می رود . درست است این کار؟ نه ... انصافا ... درست است ؟نه ... درست است؟

رییس جمهور مردمی . یک خط اتوبوس ریالی مستقیم خراسان- نارمک بزنید لطفا ما بیاییم آنجا شیر و کره بگیریم . این طرف ها که قطحی آمده. من قند خونم یک هفته است که افتاده . صبح ها اگر کره نخورم می میرم.

اگر یک کاری هم برای خواهر و برادر ما جور کنید ممنون می شوم . هر دو مهندس مملکت هستند و بی کار .

 خدا شما را حفظ کند برای مردم ان شاالله

پ ن: امسال خیلی زودتر از همیشه شامه ام پاییز را حس کرد. به همین خاطر قالب وبلاگ را عوض کردم.

بعد نوشت: الآن ساعت هفت شب است که زنگ زدند و گفتند برای دو ساعت دیگر بلیت مشهد جور شده ... دعا می کنم همه تان را .

 

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

نظرات 10 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 15:07

دوست عزیز برای ما هم دعا کنید. راستش من مطمئنم که وضع از اینی که هست هم بدتر خواهد شد .اینا دیگه شورشو دارن در می آرن. . از مردم که بخاری بلند نمی شه ،البته مردم ایران حقشونه ! تا یکی از این اعضای دولت میره تو یه شهر همه مثل گوسفند میریزن بیرون داد هوار را میندازن !!! هی اینا رو بزرگ میکنن. شاید فقط امام زمان یه کاری بتونه بکنه. ولی اون روز که بیاد عجب محشری به پا بشه ،کاشکی این مردک هم تا اوون موقع زنده باشه .حرم رفتی مواظب خادم های حرم باش .دوباره مثل دفعه قبل برات جریان درست نکنند(مملکتی که صاحاب نداشت)

مونا جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 18:32 http://parchineaseman.blogfa.com

یه چیزیو یادت رفت.
تشکر بابت ارضای نیاز تو صف وایسادنای مردم.
خب مردم ما واقعا احتیاج دارن تو صف وایسن.
اصلا این ملت صف خورشون ملسه.عشق می کنن.الحق و الانصاف عمو محمود کم نذاشت.
کارت سوخت و بنزین و جمع آوری اطلاعات اقتصادی و....


التماس دعا...

امیر شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:40 http://www.otuban.blog.co.uk

ما خیلی مخلصیم!! التماس دعا
به من میگی محمود رو بد بخت کردی خودت چی؟؟؟

ترانه ی خلقت شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 23:58 http://rezahabibi.com

به نام خدا

و از مردمان به نخوت رخ بر متاب و در زمین به تکبر راه مرو که خدا هیچ خود پسند مغروری را دوست نمی دارد. و در راه رفتن خود میانه رو باش و از صدای خود بکاه که بدترین بانگ ها بانگ خران است

کتاب آسمانی سوره لقمان آیه 18 و 19

----------------------------------------------------------------------------------------------------

آیات ارسالی با متن و موضوع وبلاگها بی ارتباط است

رزا یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:38

به خاطر قالب وبلاگت:

"باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سر به گردون سای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید"
(اخوان ثالث)

منم باهاش موافقم اونجا که میگه :
(( پادشاه فصلها ، پاییز ))

سیمین سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:33

اااا حالا بی خبر میری مشهد؟!!! باشه داداش دارم میرم کربلا و لی عمران اگه بگم بهت در کل زیارت قبول آقا

مفتی چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:38 http://mofty.blogfa.com

سلام
اولا دوما اشتباهه.همین طور سوما.

دوما شما که گفتی خانواده ۴ نفری هستید.پس چطور یک خواهر و یه برادر مهندس داری؟این طوری حداقل می شید ۵ نفر

ثالثا چی شده سنگ عمو باقر رو به سینه می زنی؟

چهارما به بابات بگم اهل کره خوری شدی؟ پا می شی می ری نارمک بساط کره خوری؟!!!

چندما شنیدم تک رقمی شدی؟!!!
راسته؟!!!!

آخرا دیگه فک کنم از مشهد برگشتی تا الان.پس زیارت قبول.

بعد از تحریر: چه کنیم با نمک؟ خیلی بد پیچوند.

مونا چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 16:35

اینم خصوصی
اگه خواستی هم عمومی

راستی رتبه ات چند شد؟!!
بدو بگو همین حالا.بدو...

ترانه ی خلقت چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 16:45 http://rezahabibi.com

به نام خدا

آیا این انسان نمیداند که او را از نطفه ای آفریده ایم که هم اکنون دشمنی آشکار شده است؟

کتاب آسمانی سوره ی یس آیه 77

مفتی پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:19 http://mofty.blogfa.com

اولا و آخرا خیلی بی ادب شدی.اون پنجما چی بود؟
جدیدا خیلی قائم به ذات شدی هاااااا.
آخه وای نات؟

هان؟

بابا گرای نمک رو بدین بچه ها زنگ بارونش کنن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد