دغده بزرگی دارم در ذهن من باب «نقاب آدمیان». این که زاده شده ایم همه مان با نقاب. نقل یک نفر و دو نفر و یک جرگه و یک فوج نیست ها! گویی «آدمیزاد» با نقاب تعریف می شود در لغت نامه ها. اما نمی دانم در این موسسه دهخدا چه گلی به سر مردم می زنند این آقایان. با این فرهنگ لغت چاپ کردنشان. زیر و رویش هم کنی «نقاب» و « ماسک» و هم خانواده هایش را نمی یابی در مقابل نام «انسان». می دانم جبهه گرفته اید و منتظرید تمام شود خزعبلاتم در این پست تا نثارم کنید انواع فحش های قبیحه و غیر ه را.اما شما را به خدا چند لحظه و فقط چند لحظه تامل کنید در این فقره. نقل «آدمیزاد» است و نقاب هایی به صورت داریم که بیشتر شبیهمان می کند به دلقک های سیرک در این گردونه زمانه. بازی می کنیم تا بخندیم و بخندانیم. الحق که دلقکی هم فوت و فنی دارد برای خودش. همه مان سر کاریم در این وادی. خیالتان را راحت کردم همین جا.البت نقل بعضی های نیست که زود آب می دهند بند را . که خیلی سریع و صریح رو می کنند عیارشان را! اما با این وجود هنوز هم تتمه ای از ماسک ها هویداست در چهره شان.حتی موعد مرگ هم دست بر نمی داریم از این نقاب بازی ها.کانّه کودکان ۶ ساله ای می مانیم که تمام دنیایشان معنی می شود در قایم موشک بازی سر ظهر.بس کنید. شما را به خدا بس کنید!
توفیری ندارد این حرف ها. اصلا شاید پیش از این در عالم ذر هم نقاب داشتیم به صورت. شاید هم نداشتیم آن زمان که حالا نمی شناسیم هیچ کدام را در پس ماسک ها. داشتیم؟ نداشتیم؟ تنها نگاه گذرایی به جلد خاک خورده«انسان کامل» کافی بود تا یک دل سیر بخندم با تمام وجود. باور کنید خندیدم به خدا. به حال خودم.به حال ... انسان کامل؟ یعنی همه این چرندیاتی که سر هم کردم کشک بود و ماست موسیر؟ یعنی زندگی بدون نقاب هم در عالم امکان جایی دارد؟ دوست دارم عزیزانی که می نشینند و دم از تعالی انسانی می زنند بیایند و کامنت بگذارند در همین جا تا مثل بیوه های داغدار نپیچم به خودم از این همه تضاد!
البت مضاف بر همه اینها یک چیز بگویم: داداش حالا ما یه چیزی گفتیم ! شما خیلی جدی نگیر . نمی خوام از فردا انگ «دیوانه» رو هم یدک بکشم تو کوچه و بازار . همین سرخوش و منگ و اسکل کفایت می کنه ما رو . روزگار می گذرونیم باهاشون. بیایید خوش باشیم با نقاب هامان.
... تمام شد . درج هرگونه ناسزا با ذکر منبع آزاد است.
بابا آقا محمد جواد این چقدر کتابی بود برادر !!! :)
به زوووووووووووور یکمی گرفتم فک کنم !
...
ولی وبلاگت نازه هاااااااااا!
من عاشق رنگشم :X
بازم بیا اونطرفاااا
روزات برفی :)
فحش و ناسزا ندارد برادر نقاب هم برای خودش پدیده ایست در خور تامل .
هی بازیگر غصه نخور
ما هممون مثل همیم
صبحا که از خواب پا می شیم
نقاب به صورت می زنیم...
چه طوری جوون؟ خدمت چی شد؟
به نام خدا
آیا در ملکوت آسمانها و زمین و آنچه خدا آفریده ننگریستند و اینکه شاید اجلشان نزدیک شده باشد؟ پس به کدامین سخن بعد از قرآن ایمان می آورند؟
کتاب آسمانی سوره اعراف آیه 185
نقاب به صورت می زنیم.
یک سئوال؛ این که من در محیط کار مقنعه سر می کنم و خارج از این محیط روسری، یعنی نقاب می زنم؟! گاهی نقاب نیست، رعایت قانون یا عرف موجود در جامعه است.
با کامنتت تو وبلاگم موافقم...!
راست میگه
یکی نقاب معلم داره یکی استاد اون یکی رئیس جمهور
فقط این خبرنگارها هستن که نمیزنند نقاب و بر میدارند نقاب دیگران را
به نام یکتای بی همتا
و هر که در آسمانها و زمین است خواه و نا خواه و همچنین سایه هایشان بامدادان و شامگاهان برای خدا سجده میکنند
کتاب آسمانی سوره رعد آیه 15
سلام
ممنونم واسه نظرتون
باز هم آپم
راستی پست آخرتون زیبا بود
یه جور جالبی می نویسید
خوب بود...
یعنی حرف دل بود عزیز...
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم